سفارش تبلیغ
صبا ویژن

islam

هشدار برای حضور یک گروه انحرافی در موکب اربعین

هشدار برای یک گروه انحرافی


 همانطوری که حتما در کانال های مختلف این عکس را مشاهده کردید ، جریان یمانی دروغین با رهبری احمدالحسن ، هرساله در موکب شماره 519 مستقر هستند و با پخش برگه هایی و ادعای حدیث وصیت مردم را گمراه می کنند و حتی ممکن است با طلسم و جادو مردم را اسیر خود کنند.


 خوب به یاد دارم وقتی دو نفر از اساتید مهدویت بنده با لباس مبدل به مکتب آنها در نجف رفتند ، برای بنده تعریف کردند که وقتی برایشان چایی آوردند آنها با چایی بازی کردند اما نخوردند ، به دلیل همین طلسم که امکانش بوده.


 خود بنده به یاد دارم یکی از این گمراهان با پدر و مادرش آمد دفتر ما در ساری ، بنده جلوی چشم پدر و مادرش دروغ های احمدالحسن را با سند و مدرک اثبات کردم، گفتم چطور وصی امام زمان اینقدر دروغگو می شود ؟ هیچ جوابی نداشت اما باز با تعصب همان حرفها را می زد، چند نفر دیگر هم برخورد داشتم در فضای مجازی که به شدت با آنکه دروغ های احمدالحسن را برای آنها اثبات کردم ، باز موضع خودشان را داشتند ، حالتهایشان عجیب بود و همان احتمال طلسم شدن را می دادیم.


 افرادی که به #اربعین تشریف می برند حتما در مقابل این جریان و موکب آنها چیزی نخورند و اگر دوست دارند روشنگری علمی هم بکنند ، صوتهای کارگاه نقد احمدالحسن که ما چند سال پیش برگزار کرده بودیم به همراه دو مقاله نوشته شده در اثبات دروغ های او را خوب دنبال کنند تا از نظر علمی دستشان پر باشد.

آدرس دریافت فایلها : http://mahdaviat313.ir/?p=1324


 بهترین روشنگری ، روشنگری علمی و مستند است.

احسان عبادی


@ma_va_o


سوداگری به اسم علوم غریبه

خطر ، این هشدار را جدی بگیرید 


 سوداگری به اسم #علوم_غریبه برای خالی کردن جیب و اعتقادات مردم !


 چند صباحی است که با رشد چشمگیر فضای مجازی ، عده ای جهت پول در آوردن از مال مردم و از طرفی سوء استفاده از علاقه برخی ها به امور عجیب و غریب و اسامی دهان پر کن ، روی به کلاس هایی همچون #علوم_غریبه ، #علم_رمل و #جفر و... آورده اند  و در فضای مجازی و مخصوصا گروه های مذهبی شدیدا در حال تبلیغ هستند.


 چند نکته مهم در این باره باید توجه شود :


1? کسی این علوم را انکار نکرده است و قطعا ما چنین علومی داریم ، اما سوال اصلی این جاست که این افرادی که در فضای مجازی چنین کلاس هایی برگزار می کنند از سوی کدام عالم متخصص این علوم تائید شده اند? و سوال دوم این که آیا وقتی این علوم به درد همه مردم نمی خورد و حتی برای برخی مضر هم هست ، چطور این ها کلاس خود را تبلیغ عمومی می کنند?


2? بزرگانی همچون #علامه_حسن_زاده_آملی  ، برادر علامه طباطبایی ( محمد حسن ) ، خود #علامه_طباطبایی ، #آیت_الله_نخودکی و... از متخصصین این علوم بودند ، حال آیا شما مخاطب محترم دیدید یا شنیدید که این بزرگان برای این #علوم_غریبه ، کلاس عمومی ویژه همه مردم بگذارند ? خیر ، هرگز چنین کاری نمی کردند.


3? بنده از سال 90 که افتخار شاگردی حجت الاسلام والمسلین استاد نصوری ( معاون مرکز تخصصی مهدویت کشور و معاون آموزش بنیاد مهدویت کشور ) را دارم و از آنجائیکه تخصص ایشان فرقه های انحرافی هست، بارها از ایشان مطالبی شگفت آور و البته ناراحت کننده درباره اینگونه کلاس ها شنیدم، فیلم هایی محرمانه از اعترافات برخی از این مدرسین این کلاس ها و همچنین گول خورده های این کلاس ها دیده ام که هنوز اجازه نشر در فضای مجازی پیدا نکرده است، در بسیاری از این کلاس ها عاقبت کار به جایی ختم می شود که نباید بشود ??


 بنده هیچوقت جمع نمی بندم و قطعا اعتقاد دارم برخی از مدرسین این دوره ها و برگزار کنندگان آن نیت خیر دارند ، شکی نیست ، همه منحرف و شیاد نیستند ، اما همان ها که نیت خیر دارند خبر ندارند که این کلاس ها نباید عمومی باشد ، ویژه برخی برخی افراد خاص است ، نه همه مردم ?? و کار این افراد شبیه به آن دکتری هست که به همه مردم یک دارو می دهد ??  خب معلوم است که نتیجه کار چه می شود ??  مگر هر دارویی به درد هر کسی می خورد ??


4? وضعیت از دو حال خارج نیست ، یا این افراد می دانند دارند چه می کنند یا نمی دانند ، در هر دو صورت کارشان اشتباه است که چنین کلاس هایی را عمومی برگزار می کنند  ، بدون توجه به عاقبت خطرناک آن ، کسی هم با چند روز کلاس   این علوم ، متخصص نمی شود ، و عاقبت کار شبیه به این است که شما سم های زیادی را دست افراد ناآگاه داده ای و به آنها می گویی برای این درد آنها را بخور !!!!


5? تاسف شدید اینجاست که برخی از این افراد مدرس و برگزار کننده، طلبه هستند ??

یعنی این طلاب هجمه ها و حملات شبانه روزی دشمنان علیه #مهدویت و #اسلام و #قرآن را نمی بینند که از مطالعه و کار جهادی پاسخ به شبهات جوانان دست کشیدند و به چنین کلاس هایی که قطعا برای بسیاری از مردم بی فایده هست روی آورده اند??


 یعنی ما طلاب اینقدر بیکار و آسوده و بی دغدغه از حملات دشمنان علیه اسلام شدیم که باید روی به چنین کارهایی بیاوریم ??


مردم عزیز ، مخاطبین محترم، مراقب باشید ، خواهشا مراقب باشید ، دیروز ( 1 شهریور ) #روز_پزشک بود به یاد #بوعلی_سینا ، آیا او که متخصص در علوم مختلف بود با کلاس های چند روزه به تخصص در #طب و #منطق و #فلسفه و... رسید ??  چگونه عده ای به تبلیغات پر سر و صدا و با وعده های توخالی که شمارا در چند روز متخصص #طب و #نجوم و... می کنیم اعتماد می کنند ?? علما سال ها زحمت کشیدند در این علوم متخصص شدند .


 آیا علمای بزرگ ما  کلاس های #علوم_غریبه را عمومی برای همه مردم برگزار می کردند ?? 


شدیدا مراقب باشید 


 احسان عبادی / مدرس مهدویت و پژوهشگر علوم حدیث و تاریخ


@ma_va_o


فعالیت مربیان بهائی در مهدکودکها

فعالیت #مربیان_بهائی در مهدکودک‌ها


??مطالعه در اوضاع و احوال عموم جریان‌های اجتماعی، سیاسی، بنیادهای تربیتی و حتی مکاتب آموزشی نشان می‌دهد که جملگی آنان، آن‌گاه که برای تربیت نیرو و جریان‌سازی دراز‌مدت و تحول ژرف، عزم خود را جزم می‌کنند، به سراغ گروه سنی «کودک و نوجوان» می‌روند. 


حکمت این کار معلوم است؛ ذهن #کودکان آماده پذیرش مفاهیم مختلف و تازه است، اشتیاق به یادگیری، بی‌خبری آنان از غرض‌ورزی دیگران و... در نهایت از این کودکان سرمایه‌ای ارزشمند برای اهداف این جریان‌ها می‌سازد. #تشکیلات_بهائیت، یکی از این جریان‌هاست که برای نفوذ در جامعه اسلامی و گسترش بهائیت، فعالیت در زمینه #آموزش کودکان و نوجوانان را سرلوحه کار خود قرار داده است. مرکز اصلی این تشکیلات در سرزمین‌های اشغالی، دستورالعمل‌های متعددی برای بهائیان ایران صادر کرده که در آن به مشارکت بیشتر در امور اجتماعی، سیاسی و اقتصادی توصیه شده ‌است. در این میان، یکی از توصیه‌های مهم، تعلیم کودکان است. از آنجا که بهائیان گوش به فرمان مرکز این تشکیلات هستند، به شدت در این امر مبادرات ورزیده و حتی برخی از آنان، به سرمایه‌گزاری برای تأسیس «#مهد_کودک» و مدیریت مراکزی از این دست مشغول شده‌اند. 


پذیرش سرپرستی کودکان بی‌سرپرست، با نیت بهائی کردن این کودکان معصوم و همچنین تأسیس دفاتر حقوقی، در زمره سایر فعالیت‌های اجتماعی #بهائیت است. دو حرکت موازی، یعنی تلاش برای تربیت کودکان و جریان‌سازی اجتماعی از طریق رسانه‌ها، حکایت از آن می‌کند که این فرقه برای دو مقطع دراز مدت و کوتاه مدت، برنامه‌ریزی کرده‌ است. اخباری که از نفوذ تشکیلات بهائی در مهدکودک‌های کشور به دست می‌رسند، شاهدی بر این امر است.


حضور مربیان بهائی در برخی مهدکودک‌ها چه با اطلاع والدین و چه بدون اطلاع آن‌ها، توزیع اشیا، کتاب، جزوه و انیمیشن‌های متناسب با اهداف بهائی در این دست مهدها از جمله فعالیت‌های بهائیت است. به جز مهدکودک‌ها، برخی جوانان تازه‌‌بهائی‌شده، با آموزش‌هایی که دیده‌اند مأمور می‌شوند که تحت پوشش خدمات اجتماعی و فرهنگی با کودکان بی‌سرپرست و اصطلاحاً کودکان کار فعالیت می‌کنند. مثال‌هایی از چنین گروه‌هایی در شهرهایی مثل #کرج به کرات دیده شده‌ است. با توجه به افزایش فعالیت بهائیان و نگرانی والدین از این امر، مسئولان عرصه فرهنگی نباید با چشم‌پوشی و غفلت خود، به عوامل فرقه بهائیت جهت رسیدن به اهداف تشکیلاتیشان فرصت عرض اندام بدهند.



برخی انحراف ها در عزاداری ماه محرم

?? برخی از  انحراف ها  در عزاداری ماه #محرم  :



?? عزاداری و #گریه برای سید و سالار #شهیدان بسیار گرانبهاست و لازم و واجب است ، اما در طول تاریخ #تشیع ، همواره دشمنان این مکتب سعی کرده اند با ترفندها و روش های مختلف در این #عزاداری ها و روضه خوانی ها #انحرافاتی بوجود آورند تا #شیعیان و #عزاداران را از هدف اصلی دور کنند.


لذا باید هشیار باشیم ، خصوصا آن هایی که صاحب #هیئت و صاحب #روضه هستند، خصوصا #مداحان عزیز و #سخنران جلسه عزا باید این مطالب را دقت کنند و مردم را آگاه سازند.


به برخی از #انحرافات ایجاد شده در مراسم #سوگواری و #عزاداری ها اشاره می کنم ، لطفا سعی کنیم این انحراف ها را رها کرده و به سبک صحیح عزاداری کنیم.????


1_ لخت شدن مداح و سینه زن و بالا و پایین پریدن ، 

2_ صدای سگ از خود درآوردن که مثلا من سگ حسینم.!!!

3_ همراه مداحی یک نفر صدای زمینه حسی حسی حسی درآوردن.

4_ همراه مداحی ارگ و ساز زدن.

5_ خود را زدن و به بدن آسیب رساندن که نشان بده مثلا ما خیلی عزادار و ناراحت هستیم.

6_ اسراف کردن و بیرون ریختن غذا  در پذیرایی و نذری .

7_ ریاکاری و تعدد زیاد دسته جات عزاداری و تفرقه.

8_ اختلاط زنان با مردان در خیابان برای تماشای عزاداری و زنجیر زنی.

9_ بلند کردن بیش از حد صدای عزاداری  و اذیت همسایه ها .

10_ تا دیر وقت عزاداری کردن و قضا شدن نماز صبح.

11_ بستن خیابان و راه بندان که موجب اذیت مردم شود.

12_ دادن لقب هایی چون سگ حسینم، سگ زینبم ، 

و......


لطفا این متن را انتشار بدهید ، شاید بتوانیم  جلوی برخی از این انحراف ها را بگیریم. 


 


اگر امام حسین پیروز بود، عزاداری چرا؟

متن شبهه:

مگه امام حسین و یارانش تو جنگ پیروز نشدن؟

خب پس چرا عزاداری میکنیم 

باید جشن بگیریم

 

 پاسخ شبهه:

 

1اگه  قرار به  استدلال این شکلی باشه، اصلا گریه و عزاداری حتی برای از دست دادن نزدیکانمون رو هم باید تعطیل کنیم.

چون در اصل امانت خدا رو بهش برگردوندیم و این جای خوشحالی داره نه جای گریه.



2"استاد شهید مطهری نیز به این پرسش در کتاب حماسه حسینی، به صورت مفصل پاسخ داده؛ ایشان از جمله چنین نوشته ... شهادت، موفقیت است نه شکست. مگر نه این است که على علیه السلام همواره آرزوى شهادت مى‏کرد و مى‏گفت: «لالْفُ ضَرْبَةٍ بِالسَّیْفِ اهْوَنُ عَلَىَّ مِنْ میتَةٍ عَلى فِراشٍ ...» ، مگر نمى‏گفت: «وَ اللَّهِ لابْنُ ابى طالِبٍ انَسُ بِالْمَوْتِ مِنَ الطِّفْلِ بِثَدْىِ امِّهِ»؟!  مگر بلافاصله پس از ضربت خوردن از ابن ملجم نگفت: «فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَةِ»؟!  مگر در وقتى که در بستر افتاده بود نگفت: «... وَ ما کُنْتُ الّا کَقارِبٍ وَرَدَ وَ طالِبٍ وَجَدَ»؟!  مگر سید الشهداء نگفت: «وَ ما اوْلَهَنى الى‏ اسْلافِى اشْتیاقَ یَعْقوبَ الى‏ یوسُفَ»؟!  مگر نگفت: «لا ارَى الْمَوْتَ الّا سَعادَةً وَ لَا الْحَیاةَ مَعَ الظّالِمینَ الّا بَرَماً»؟! 


3ولی این مطلب را با مقیاس دیگرى هم باید سنجید و آن، مقیاس اجتماعى است. ... اسلام یک سلسله حبّ و بغضهاى منطقى دارد. دستور ائمه اطهار به اقامه عزاى حسین بن على علیه السلام- به خاطر تشفّى قلب حضرت زهرا فى المثل نیست، حضرت زهرا أَجَلُّ شأناً از این امور است؛ براى احیاء نیت حضرت سید الشهداء و حضرت زهراست. 

از این‏ جهت اظهار تأثر مى‏شود که چرا چنین حادثه‏‌اى واقع شد. به منزله «آخ» است که مبادا تجدید شود. براى تقویت روح مبارزه است.


 4البته تجلیل شهادت و جشن شهادت نیز اگر به شکل معنوى و اخلاقى باشد نه آن‏طور که فعلًا در عید کریسمس معمول است، ممکن است تشویق به جهاد در او باشد؛ اما تشویق به تنهایى کافى نیست؛ حبّ و بغض باید با هم توأم باشد تا روح مبارزه در شخص پیدا بشود. احیاء روح مبارزه به این است که مظاهر ظلم و کفر همواره در برابرمان فرض شود و به آنها لعن و نفرین شود و آرزوى قطع و قمع آنها تلقین گردد، همان‏طور که در رَمْى جمرات همیشه ما باید شیطان را مجسم فرض کنیم و به او سنگ پرتاب کنیم. غرض این نیست که آرزوى مردن فقط تلقین شود. آرزوى مردن فقط خوب نیست. غرض آرزوى شهادت است. آرزوى شهادت وقتى محقَّق میگردد که انسان خود را در مقابل صف مخالف ببیند و از پیشرفت آنها و عملى شدن نقشه آنها در اجتماع متأثر گردد، و توأم با اشک شوق براى خوبان و سرمشقهاى عالى انسانیت، آتش خشمش براى مظاهر کفر و ظلم زبانه کشد. ... 


5پس شهادت را اگر به مقیاس فردى بسنجیم باید موفقیت بشماریم و جشن بگیریم و شادى کنیم، ولى اگر به مقیاس اجتماعى در نظر بگیریم باید از یک نظر آن را شکست جامعه بدانیم، جامعه‏ اى منحط که خود سید الشهداء فرمود: «وَ عَلَى الْاسْلامِ السَّلامُ اذْ قَدْ بُلِیَتِ الْامَّةُ بِراعٍ مِثْلِ یَزیدَ» و امثال این کلمات؛ و از نظر مصالح اجتماعى و تجدید و احیاء روح مبارزه و نبرد در راه حق البته ایجاد مکتب گریه و تأثر، مؤثرتر و مفیدتر است. 

مجموعه آثار استاد شهید مطهری (حماسه حسینى(1 و 2)، ج‏17، ص 567- 568


6همچنین حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پاسخ به این پرسش که: " چرا سوگوارى می‌کنیم؟! میگویند اگر امام حسین علیه السلام پیروز شد، پس چرا جشن نمى‏گیریم؟ چرا گریه مى‏کنیم؟ آیا این همه گریه در برابر آن پیروزى بزرگ شایسته است؟"، نوشته است: آنها که این ایراد را مطرح میکنند، «فلسفه عزادارى» را نمیدانند و آن را با گریه ‏هاى ذلیلانه اشتباه میکنند.، آنگاه گریه را به چهار قسم: 1- گریه‏ شوق، 2- ‏ گریه‏ عاطفى، 3- گریه پیوند با هدف و 4- گریه ذلّت و شکست) تقسیم کرده و با ذکر تعریف و مثال برای هر کدام، افزوده است: هرگز براى امام حسین علیه السلام چنین گریه‏ اى (گریه ذلّت و شکست) مکن که او از این گریه بیزار و متنفّر است؛ اگر گریه مى‏کنى، گریه شوق، عاطفه، و پیوند با هدف باشد. ولى البته مهم‏تر از سوگوارى، آشنایى با مکتب امام حسین علیه السلام و یاران او، و پیوستگى عملى به اهداف آن بزرگوار و پاک بودن و پاک زیستن و درست اندیشیدن و عمل کردن است.



 


یک مناظره کوتاه

یک مناظره کوتاه !


ببین من مسلمانم، اما چرا باید اعراب وقتی به ایران حمله کردند، همه کتاب های کتابخونه ها رو بسوزونن ؟


 میشه بگی این قضیه کجا نوشته ؟


همه جا نوشتن، همه جا 


 نه ، میخوام بدونم دقیقا کجا نوشتن


 ای بابا، همین کتاب های تاریخی دیگه ، تاریخ طبری 


 خب تاریخ طبری که اصلا چنین چیزی نوشته نیست، برو دانلود کن بخون 


 برو بابا، نیست چیه ؟ ! همه جا نوشتن ، همه کانال ها نوشته که تاریخ طبری این رو گفته


خب نیست، برو پیدا کن برام بیار عکسش رو


 عه ! خب تو آثارالباقیه ابوریحان بیرونی نوشته


 آهان، پس دیدی که تو هیچ کتاب تاریخ قدیمی نوشته نیست، حالا هم بدون آثارالباقیه ابوریحان بیرونی داره قضیه یک ماجرای دیگه رو در خراسان نقل میکنه ، اون هم زمان مروانیان بود ، نه اون زمان معروف حمله اعراب به ایران ، اون هم مربوط به برخی کتب بود ، نه همه ، چطور اومدی بر این اساس این قضیه رو به کل ایران و کل اعراب ربط دادی؟


 ای بابا، یعنی همه این کانال ها اشتباه نوشتن؟


تو کار علمی باید سند رو ببینی ، نه ادعاها رو


 آهان ، صبر کن، کتاب تاریخ ابن خلدون نوشته قضیه رو


افرین، منتظر بودم همین رو بگی، اون کتاب برای قرن 9 هست، قضیه حمله اعراب برای قرن 1 ،  چطور برای قضیه قرن 1 ، داری به کتاب قرن 9 سند میدی ؟ ابن خلدون هم بدون هیچ سندی اون رو آورده ! کجای دنیا اینطوری سند میدن؟


 ای بابا، پس یعنی کتابسوزی اعراب سند نداره؟


 نه عزیزم، هیچ سندی نداره، هیچ سند قدیمی ای نداره و از دروغ هایی هست که چندین قرن بعد برای تخریب اسلام ساخته شده ، همون طور که بسیاری از جملاتی که تو فضای مجازی به اسم کوروش و زرتشت و... پخش میشه، هیچ سند و مدرکی نداره و در هیچ کتابی نوشته نیست ! هیچ چیزی رو بدون سند قبول نکن!


@ma_va_o


پاسخ به یک سوال محرمی

جنگ امام حسین (علیه‌السلام) در ماه حرام


شبهه:

با اینکه محرم جزء ماه های حرام است، چرا امام حسین (علیه‌السلام) در این ماه جنگ کرد؟ 


 پاسخ:

پیش از اسلام در میان ماه های قمری، چهار ماه (رجب، ذی القعده، ذی الحجه، محرم) ماه حرام نامیده می شد که در آن بر طبق سنت حتی در جاهلیت جنگ و خون ریزی حرام و پیکار در آن زشت شمرده می شد و هر قبیله ای هم که با هم جنگ داشتند، مانند: اوس و خزرج که 120 سال با هم نزاع و پیکار می کردند، در این چهار ماه متارکه می کردند.


از طرفی اسلام نیز بر این حرمت مهر تایید زد و جنگ در این چهار ماه را حرام اعلام نمود مگر اینکه دشمنان حرمت این ماه را شکسته و وارد جنگ شوند که در نتیجه مسلمانان حق مقابله به مثل با آنها را دارند و کار حرامی صورت نگرفته است.(1)


در جریان حوادث مرتبط با شهادت امام حسین، امام (علیه‌السلام) که پس از امتناع از بیعت یزید به مکه رفته بود، به منظور جلوگیری از ریخته شدن خونش در ماه حرام، در روز هشتم ذی الحجه مکه را به سمت کوفه ترک کرد، اما یزیدیان، راه وی را در دوراهی کوفه بسته و او را به کربلا هدایت کردند و به دستور ابن زیاد آماده جنگ با امام شدند، در این میان امام حسین (علیه‌السلام) برای حفظ حرمت ماه حرام، طی نامه ای به عمر بن سعد، آیات مربوط به ممنوعیت جنگ در این ماه ها را متذکر شد، اما این هشدارها در وی اثر نکرد و در روز عاشورا نه تنها وارد جنگ با امام حسین (علیه‌السلام) شد بلکه اعلام کرد که آگاه باشید که من اولین کسی هستم که تیر به لشکر حسین (علیه‌السلام) انداختم.


از این روی آنکه در کربلا حرمت ماه حرام را شکست و وارد جنگ شد لشکر یزید بود و امام حسین ع به دلیل اینکه در حال دفاع بود عملش مطابق با نص قرآنی و فاقد هر گونه اشکالی بود.


پی نوشت:

1?بقره/194.


پاسخ کامل در لینک زیر:

https://pasokh.org/fa/telegram/View/9441//


?? @spasokh


پاسخ به شبهه

متن شبهه:


چرا پیامبر قبل از بیماری و در حال سلامتی شان کاغذ و قلم نخواستند تا ولایت امیر المومنین را مکتوب کنند تا کار به «هذا الرجل لیهجر» نکشد؟



پاسخ شبهه:


پیامبر از روز اوّلی که دعوتش را آشکار کرد ، بحثِ ولایتِ مولا امیر المؤمنین و وصایتِ ایشان را هم مطرح کرد و خلافت ایشان را ، بعد از خودش. 

و در جاهای مختلف ،[اعلام کرد، البته]خودِ پیامبر که خط نمی نوشت ؛[امّا] بارها و بارها این مطلب را ، گفت . 

 کسانی که ،  نمی خواستند  که حقیقت را بپذیرند[و] در زمانِ خودِ پیامبر هم ، دنبال این قضیه بودند که اهل بیت را منزوی بکنند ؛ اگر به جای یک نامه ، صد تا نامه هم  نوشته می شد ، آن ها اجازه نمی دادند ، قبول نمی کردند که این را [بپذیرند] چون خودِ پیامبر که نمی نوشت ، باید مثلا خودِ مولا امیرالمؤمنین می نوشت[اما در این صورت همین را بهانه می کردند و ] می گفتند از پیشِ خودت نوشته ای . 


آن جا هم در واقع برای آخرین بار ، پیامبر می خواست که ، یک اتمام حجت دیگر هم کرده باشد ، وقتی هم الم شنگه به پا کردند باز دوباره شفاهاً گفت . 

باز بحث حدیث ثقلین را مطرح کرد .


 پیامبر می دانست که این ها ، [ نمی پذیرند]چون این ها  از قبل تصمیم شان را گرفته بودند[ برای نپذیرفتن و ایجاد مانع بر سر خلافت مولا علی ] یک موقعی با هم ، هم پیمان شده بودند ، که اسنادش در تاریخ هست . 


خلاصه این که یک بار نبود که پیامبر فقط آن آخرین [ لحظات گفته باشند]

آن هم [درواقع] آخرین لحظات نبوده ... اما یک بار نبود ؛

 بارها و بارها پیامبر این کار را کرده بود. 


دیگر از [ماجرای]غدیر که ده ها هزار نفر آن جا حضور داشتند ، شما سند معتبر تر می خواهید ؟!! بیشتر از صد و ده نفر از صحابه نقل کرده اند !! بیش از هشتاد و چهار پنج نفر از تابعین نقل کرده اند!! 

دیگر سند از این قوی تر ؟!!که آن زمان هم رسم نبود که حالا بخواهند مطالب را بنویسند مثل حالا ! بیشتر همین طور شفاهی بود؛ در عین حال ، #غدیر را چه بلایی سرش آوردند ؟!!?? ببینید غدیر[خودش به] تنها[یی] هم نبوده ، یکی از این مواردِ حدیث منزلت را شما شنیده اید . 

این حدیث را ، پیامبر ،حداقل  در بیست و پنج مقام ، بیان کرده ، بیست و پنج مقام ! بیست و پنج جایگاه .


نه ! کسانی که می خواسته اند اهداف خودشان را پیش ببرند ، به هر قیمتی پیش می بردند.


#عید_غدیر



هم معیشت مهم است و هم حجاب!

هم معیشت مهم است و هم حجاب!


1 اصولا در رسانه‌های حرفه‌ای، یک خط و مشی مشخصی وجود دارد؛ مثلا یک میزان مشخصی باید به مسائل پرداخته شود؛ و این سیاست‌ها قبل از اجرای هر گونه سیاست‌ رسانه‌ای، نوشته می‌شود و کارمندان آن رسانه موظّف به رعایتش هستن.


 2 اما بی بی سی فارسی و اینترنشنال و ... که ادّعای حرفه‌ای بودن دارند؛ ولی دیروز مثل رسانه‌های فیک و کم‌سواد اقدام به انتشار‌ گسترده هنجارشکنی‌ها نمودند.


 3 حال باید پرسید، چرا رسانه‌های ما در مقابل مردم از لزوم اجرای حجاب در جامعه‌ی اسلامی می‌گویند، عده‌ای می‌گویند معیشت مهمتر است یا حجاب؟! 

حال اگر #حجاب مسئله مهمی نیست، پس چگونه حتی رسانه‌ی مدّعی حرفه‌ای‌گری، اینگونه بالای 90 درصد محتوای روزشان را از حجاب کار می‌کنند و همان جماعت این‌بار سکوت می‌کنند؟! ??


 4 همزمان با تشدید حمایت از قوانین مربوط به حجاب، عدّه‌ای معیشت مردم را بهانه می‌کنند تا در کشور سیاست نرمالیزاسیون فرهنگی را پی بگیرند؛ گویی معیشت پُلی‌است برای رسیدن به بی‌بند و باری و فساد‌های دیگر.


 5 حجاب یک مسئله اجتماعی است؛ پس فلسفه "به شما مربوط نیست" عملا رد می‌شود!??

 ما در یک جامعه زندگی می‌کنیم و خطای عده‌ای روی مردم تاثیر‌گذار است؛ مثل این می‌ماند یک نفر سیگاری در یک جمع غیر سیگاری اقدام به سیگار کشیدن کند و تا آن جمع می‌گویند برو بیرون سیگارت را بکش، بگوید "به شما مربوط نیست"

پس فرد حق آسیب زدن به خود را دارد ولی حق آسیب به جامعه را ندارد.


 6 "در دیزی بازه حیا گربه کجاست"؛ حقیقت امر این است که الان گربه‌های بی‌حیا زیاد شدند و نمی‌شود در دیزی رو باز بذاریم و بعد از گربه‌های بی‌حیا خواهش کنیم تقوا پیشه کنند.


 7 هم معیشت مهم است و هم حجاب؛ این را می‌شود از حجم کار رسانه‌ای دشمن فهمید؛ آن‌ها خوب می‌دانند اگر در مسئله حجاب به صورت کامل به مقصودشان برسند؛ بقیه فساد‌ها هم نُرمال خواهد شد.

مثل ازدواج همجنس‌ها در کلیسا‌های غرب؛ یا نصب پرچم همجنس‌‌گرا‌ها در ورودی برخی مساجد دنیا... 


 8 فارغ از هرگونه استدلالِ عقلی و منطقی برای اثبات حجابِ قانونی؛ حکم حکمِ خداوند حکیم است، اوست که ما را از خودمان بیشتر می‌شناسد و روی آفریده‌اش شناخت کاملی دارد؛ پس اگر حکم به وجوب حجاب می‌دهد پس دیگر امّا و اگر چرا؟!??


 امین سرمدی


کانال بصیرت،پاسخ به شبهات و شایعات 

جهت عضویت


 ایتا  

https://eitaa.com/Antishobhe


سروش

https://sapp.ir/.antishobhe


تلگرام

http://telegram.me/Aliomidiani


نکته

نکته

باید خود را متوجه این امر مهم بکنیم که کسی حق ندارد زمینه ی تفکر من را با بطالت‌های خود از بین ببرد. 

راحت شدن از دست دوستانی که خلوت آدم را به هم می‌زنند را از خدا بخواهید؛ خدا هم کمکتان می‌کند، و فراموش نکنید، مؤمن باید با حیا باشد ولی خجالتی نباشد، می‌فرمایند: حیا نشانه ی عقل و خجالتی بودن نشانه ی جهل است. 

 نکته دوم این که وقتی متوجه شدیم دوران دانشجویی و طلبگی دوران پاشیدن بذر در پهن دشت زندگی است، در این بذرپاشی باید برنامه داشت، هرکس به جایی رسید و از زندگی خود بهره گرفت و بهره رساند، در ازای برنامه ریزی بود، دائماً باید در هر حال برنامه داشت و طبق برنامه عمل کرد، حتی بازی و تفریح و گپ زدن هم باید با برنامه باشد. درست است وقتی نمی توانید طبق برنامه ای که ریخته اید عمل کنید مأیوس می‌شوید، ولی دوباره برنامه ریزی کنید و در برنامه ی دوم نقطه‌های ضعف 

برنامه ی اول را در نظر بگیرید، باز برنامه ی سومی بریزید که نقطه‌های ضعف کمتری داشته باشد، در فصول مختلف سال بنا به شرایط مختلف برنامه ریزی جدید بکنید، بالأخره یک روز بی برنامه نباشید، هرچند باید در برنامه ی خود انعطاف داشته باشید و پیش بینی مسائل احتمالی را هم بکنید. 

مثلاً یک برنامه بنویسید که صبح چه موقع از خواب بلند شوید، چه مدت باید برای نماز و تعقیبات و قرآن بگذارید، چقدر ورزش کنید، چه ساعتی مطالعه را شروع کنید، این ساعت این درس مشخص را بخوانید، یک هفته که می‌گذرد می‌بینید بعضی از قسمت‌ها درست اجراء نمی شود، بسیار خوب، برنامه را عوض کنید، از اول برنامه‌های خیلی آرمانی نریزید که نتوانید انجام بدهید، ولی حتماً برای خودتان برنامه بریزید. حتی برای خواب برنامه ی مناسب بریزید که فردا کسل نباشید، بین شش تا هشت ساعت خواب در بیست و چهار ساعت طبیعی است. همچنین غذا خوردن هم با برنامه باشد، و مقدار آن هم مشخص باشد، نه خیلی کم، نه خیلی زیاد. وقتی طبق برنامه می‌گوییم از ساعت 8 تا 5/9 می‌خواهم این کتاب را بخوانم معلوم است چقدر مطالعه کرده اید. اما وقتی که می‌گوییم پیش ازظهر این کتاب را می‌خوانم معلوم نمی شود چه کار کرده اید. 

تأکید بنده آن است که برنامه داشته باشید و برنامه‌های تان قابلیت انعطاف داشته باشد، یک برنامه خشک و خشنِ آهنین خوب نیست، تجربه کرده اید اگر این ساعت از صبح از خواب بلند شوی در حین روز خوابت می‌گیرد، باید نیم ساعت بیشتر بخوابی، همین نیم ساعت خواب اضافه را وارد برنامه کنید، مهم این است که همین نیم ساعت خواب اضافه با برنامه 

باشد، به خصوص در اوقاتی مثل تابستان که اگر برنامه نریزید یک دفعه می‌بینید سه ماهه ی تابستان گذشت

 

اصغر طاهرزاده، ادب خیال، عقل و قلب - دو نکته برای دانشجویان و طلاب - صفحه 108