سفارش تبلیغ
صبا ویژن

islam

پاسخ به یک شبهه

متن شایعه:


‏رییس سازمان حج‌و‌زیارت: هر زائر 4500دلار 9هزار تومانی می‌گیرد. 

خلاصه‌اش یعنی 100میلیون یارانه برای هر حاجی.

‏سوال: مگر حاجی نباید استطاعت داشته باشد، 

چرا یارانه می دهند ؟

‏سوال دو، اگر دولت پول ندارد این ولخرجی‌ها چیست؟ 

اگر دارد چرا ننه‌من غریبم؟ 

‏این حق ضعفا نیست که به توانگران می‌دهید؟



پاسخ شبهه:



باز هم دروغ?


 رقم 4500 دلار، هزینه سفر حج است که توسط حجاج پرداخت می شود، نه ارز مسافرتی حجاج.


https://tn.ai/2721535


دولت اصلا قرار نیست به حجاج دلار بدهد بلکه 500 یورو آن هم به قیمت بازار متشکل ارزی پرداخت می کند. اختلاف قیمت یورو در بازار آزاد و بازار متشکل، کمتر از 4 هزار تومان است.

www.imna.ir/news/579534/


 ارز مسافرتی مختص به زائران خانه خدا نیست بلکه برای سفر به کشورهای دیگر تا 2000 یورو هم پرداخت میشود!

https://www.donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-3831864



 


پاسخ به یک شایعه

تن شایعه:


عکس نوشته فضای مجازی:

وزیر اقتصاد آلمان در رابطه با جوجه هایی که مدتی پیش در ایران دور ریختند نوشته:

 شما فرد اقتصادی ندارید که جوجه را صادر کند؟

شما فرد خیرخواه ندارید که جوجه ها را به فقرا بدهد؟

شما فرد طبیعت دوست ندارید جوجه را برای خوراک حیوانات طبیعت رها کند؟

شما پول پیدا کنید پاره میکنید؟؟؟

شما دروازه خالی را گل نمیزنید، بیرون میزنید؟

وزیر غذا و کشاورزی شما چرا برکنار نشد؟

وای چقدر سوال دارم...

در کشور ما اگر کسی اینکار را بکند سالها باید در زندان بماند و بعد از آزاد شدن اگر پیر نبتشد در اجتماع پذیرفته نمی شود

بدترین کاری که میشد کرد این کاری بود که کردید.

چطور به ذهن شما رسید که اینکار را بکنید؟؟



پاسخ شبهه:



1?وزیر اقتصاد آلمان دقیقا کی؟ و کجا؟ چنین مطالبی گفته و در کدام رسانه منتشر شده؟!??


2?شاید تا اوایل سال 99 که ویدئویی از معدوم‌سازی جوجه‌های یک‌روزه در ایران در فضای مجازی منتشر شد، خیلی از ما نمی‌دانستیم سالانه حدود 7 بیلیون جوجه نر یک‌روزه در سراسر جهان به دلیل این‌که توانایی باروری و تولید گوشت به اندازه جوجه‌های ماده را ندارند، معدوم می‌شوند.

معدوم‌سازی جوجه‌های مازاد، یک شیوه رایج در صنعت مرغداری جهان است، اما کشورهای مختلف به دنبال یافتن روش علمی برای جایگزینی این کار غیراخلاقی هستند.

در همین راستا کشورهای آلمان و فرانسه اعلام کردند برای پایان‌دادن به کشتار جمعی جوجه‌ها با یکدیگر همکاری خواهند کرد.

https://www.google.com/amp/s/www.hamshahrionline.ir/amp/507809/


3?جولیا کلاکنر ، وزیر کشاورزی آلمان اعلام کرد که معدوم سازی جوجه های نر یک روزه از سال آینده غیرقانونی است.

وی گفت این اقدام یک گام قابل توجه در جهت رفاه حیوانات است: این متأسفانه این عمل در همه جای دنیا وجود دارد. اما من این را از نظر اخلاقی قابل قبول نمی دانم. بنابراین، ما اولین کشوری خواهیم بود که قانونا معدوم سازی مرغ را ممنوع می کند.

https://agna.ir/?p=60809

4?در جمهوری اسلامی نیز در این خصوص قانون وجود دارد و با متخلفین برخورد قانونی صورت میگیرد.

https://rc.majlis.ir/fa/law/show/1640219

https://www.yjc.news/00YBRn

https://irna.ir/xjxW7c


5?متاسفانه معاندین از عدم بررسی و تحقیق کاربران فضای مجازی سوء‌استفاده می‌کنند و هر دروغ و اتهامی  را که دوست دارند به نظام جمهوری اسلامی بزنند از زبان یک شخصیت سیاسی، ورزشی، هنری و.... منتشر میکنند!



خطاب رهبری در مورد خرید سوغاتی در حج

رهبر انقلاب خطاب به حجاج: اگر میخواهید سوغات و هدیه تهیه کنید، خوب است اما چرا آنجا تهیه میکنید؟ این کمک کردن به چه کسی و به چه قیمتی است؟

رهبر انقلاب در دیدار با دست‌اندرکاران حج: 

در خود این سفر لحظه لحظه‌ها را قدر بدانید. بنده البته قبلاً هم مکرر این را گفته‌ام، بازارگردی عیب است. عیب است به هر نیّتی بروید بازارگردی کنید، بگویید مثلاً، بهانه درست میکنیم دیگر، نه فلان مورد لازم است آدم باید، نه، لازم نیست. 

به جای اینکه بروید وقتتان را در آن بازارهای مشکل‌دار که حالا دیگر نمیخواهم من تعبیرات تندتری بکنم که واقعاً جای تعبیرات تندتر هست، به جای صرف وقت در آن بازارها و آن دکان‌گردی‌ها و مغازه‌گردی‌ها برای آن کسی که میخواهید سوغاتی بخرید، بروید دو رکعت نماز در مسجدالحرام بخوانید. دو رکعت نماز. بروید یک طواف دور کعبه بکنید برایش. بروید آنجا دعایش کنید. بروید نیم‌صفحه قرآن برایش بخوانید. سوغاتی واقعی این است. 

آن چیزی که شما در آنجا به عنوان سوغاتی تهیه میکنید که گران‌تر از جنس داخل هم هست، جنس داخل در موارد متعددی بسیار بهتر از آن هم هست، هم بهتر است، هم ارزانتر است، این را همین جا تهیه کنید. اگر میخواهید یک چیزی هدیه‌ای هم به کسی بدهید، هدیه خوب است، عیب ندارد، همین جا تهیه کنید، چرا آنجا تهیه میکنید؟ کمک کردنِ به چه کسی؟ آن هم به چه قیمتی؟ با چه قیمت روحی و معنوی غیر از قیمت جیبی و مادی!  


@YjcNewsChannel


مدیون خمینی

مدیون خمینی

 علی مهدوی



یک. حوزه‌های علمیه، قبل و بعد از خمینی کبیر

اگر خمینی نبود، معلوم نبود وضع حوزه‌های علمیه با آن نفوذ متحجرین به کجا می‌کشید. 

متحجرینی که فلسفه را حرام و فلسفه‌خوان را نجس می‌دانستند!

متحجرینی که شاه را سایه خدا معرفی می‌کردند و در برابر ظلم و ستمی که نه فقط به مردم بلکه بر دین روا می‌داشت لال بودند.

متحجرینی که معتقد بودند ظلم و ستم به قدری باید فراگیر شود تا موجب فرا رسیدن ظهور شود!! لذا برای تعجیل فرج، معنای انتظارشان، چیزی شبیه خواب‌آلودگی بود تا انتظار عالمانه به معنای زمینه‌سازی ظهور.



دو. خطر تعطیلی بسیاری از آیات و احکام

اگر خمینی نبود عده‌ای مقدس‌مآب دین را به صرف احکام نجاسات و طهارات و نماز و روزه خلاصه می‌کردند و دیگر اثری از اسلام ناب باقی نمانده بود. لذا در عمل همه آیاتی که مرتبط با قیام بود، تعطیل می‌شد!

«قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُمْ بِوَاحِدَةٍ: أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى» (سبأ: 46)

«لَقَد أَرسَلنَا رُسُلَنَا بِالبَیِّنَاتِ وَأَنزَلنَا مَعَهُمُ ?لکِتَابَ وَ ?لمِیزَانَ لِیَقُومَ ?لنَّاسُ بالقِسطِ» (حدید: 25)

و حتی بسیاری از احکام و حدود نیز کاملا تعطیل می‌شد.



سه. غیرت دینی و روح مقاومت و مبارزه

خمینی آمد تا دنیا بفهمد اسلام همچنان زنده و جاری است. تا جهانیان و مخصوصا امم اسلامی بفهمند در دوران غیبت کبری هنوز هم علمای ربانی هستند؛ علمایی که غیرت دینی آنها اجازه نمی‌دهد، دین به دست یهود و نصاری و ایادی داخلی آنها محو شود.

این خمینی بود که روح ظلم‌ستیزی در جان ایران دمید و با احیای روحیه‌ی شهادت حتی به فلسطینِ زیر چکمه‌ی یهود امید آزادی و رهایی بخشید.

و براستی اگر خمینی نبود امروز رؤیای خباثت‌آلود از نیل تا فرات محقق نبود؟



چهار. سکولارهای حوزوی، مدیون خمینی

به خمینی مدیونیم همه؛

به خمینی مدیونند حتی آن عده معمم سکولار که هرکجا می‌نشینند یا در اصل انقلاب و نهضتی که امام آغاز کرد یا در شکل و امتداد آن تشکیک می‌کنند.

مدیونند چون اگر خمینی نبود، امروز حوزه‌ای نبود تا آنها بخواهند حتی معمم باشند و جرأت ابراز لحیه پیدا کنند؛ چه رسد به تلاش و دست و پازدن برای #سودای_مرجعیت.

چه می‌شود کرد وقتی این جماعت، تاریخ را -به عمد یا به سهو- به فراموشی سپرده‌اند؛ یادشان رفته است که حتی روضه‌خوانی برای اباعبدالله الحسین علیه السلام جرم بود. یادشان رفته معمم‌بودن نیز جرم بود.



پنج. عصر خمینی، عصر اسلام

جز این نیست که خمینی کبیر، بزرگترین مرد الهی عصر ماست. برای همین هم عصر خمینی عصر اسلام شد. عصر پایان یافتن سلطه جهانی مستکبرین؛ عصر تضعیف و عقب‌نشینی استکبار جهانی. عصر جوانه‌زدن امید در دل مستضعفین. عصر روحیه‌ی مبارزه و مقاومت تا پای جان و شهادت.



شش. امنیت

در عصر خمینی نه تنها یک وجب خاک ایران اسلامی خود را به چنگال ظالمین ندادیم، بلکه یاور مستضعفین منطقه هم بودیم تا مقابل ظلم محکم بایستند. عصر خمینی عصر تغییر معادلات شد.

عصر خمینی عصر پایان مرزهای جغرافیایی و اتحاد مرزهای اسلامی است.

اگر خمینی نبود، حتی امنیت ناموس شیعه معلوم نبود در چنگال کثیف صهیونیست بود یا آمریکا یا داعش...



هفت. رسالت و تکلیف امروز ما

گرچه تا اسلام صددرصدی فاصله بسیار است؛ اما ریلی که امام امت، به نام جمهوری اسلامی بنیان نهاد؛ زمینه را برای رشد و ترقی تا تمدن اسلامی مهیا ساخته است.

و امروز بیش از هرزمان دیگری به «طلبه‌ی فقیه، مهذب و مجاهد» در مسیر احیای حداکثری اسلام محتاجیم.

و یقینا فرزندان خمینی و خامنه‌ای می‌توانند ادامه‌دهنده‌ی راه امام باشند.


#عصر_خمینی

#عصر_اسلام


@Manahejj


چند روایت خواندنی از ساده زیستی پیر جماران

چند روایت خواندنی از ساده زیستی پیر جماران


مرحوم آیت الله موسوی اردبیلی نیز نقل می‌کند: "وقتی قرار شد طبق اصل قانون اساسی مسؤولین صورت دارایی خود را بدهند اول کسی که صورت دارایی خود و متعلقین خود را داد امام بود و تمام موجودیش را نوشت و فرستاد. درست مقابل این شیوه امام، بنی صدر قرار داشت که تا آخر نداد. هر چه گفتیم بابا این قانون است. گفت اگر بنای قانون باشد خیلی حرفها هست و از این جدلهایی که می کرد."


 خانم زهرا مصطفوی، دختر بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی نیز تعریف می‌کند: "بعد از انقلاب اولین نوه امام که ازدواج کرد دختر خود من بود... خانم از آقا پرسیدند که شما سفارش فرموده اید آیینه و شمعدان نخرند؟ شگون عروس به آیینه است. امام گفتند: من نگفتم آیینه نخرید ولی میگویم ساده باشد، یعنی آن قدر سفارش شده بود که خواهر داماد فکر کرده بود حتی باید آیینه هم نخرند. "


 حجت‌الاسلام‌والمسلمین توسلی نقل می‌کند:

"وقتی آقای جمارانی خواست دیوار حسینیه جماران را سفیدکاری کند. امام به او فرمود: اگر میخواهید من اینجا بمانم، تزیینات نکنید. یک وقت امام متوجه شدند که می‌خواهند کاشی کاری کنند، عصبانی شدند، فرمودند، من از اینجا می روم. به خاطر این، حسینیه تا به آخر به همین صورت باقی ماند. "


حجت الاسلام فرقانی می گوید: وقتی که ایشان در نجف بودند مانند سایر طلبه ها یخچال نداشتند. امام می فرمودند: «طلبه ها ندارند.» پس از دو سه سال که وضع شهریه طلاب بهتر شد و همه قادر شدند که یخچال بخرند، امام فرمودند: «حالا که همه دارند شما هم بیاورید و بگذارید"


یکی از محافظین بیت امام (ره) نیز نقل می‌کند:" یک روز یادم می آید کلیه مستشاران و کاردارهای خارجی به مناسبتی با لباسهای مخصوص خدمت آقا رسیده بودند. اینها فکر می کردند، الآن که به جماران بیایند با یک کاخ و دم و دستگاه آنچنانی مواجه خواهند شد. ما خودمان رفتیم و آنها را راهنمایی کرده و به حسینیه بردیم. وقتی من به آنها گفتم بفرمایید بنشینید، باورشان نمی شد که باید آنجا روی زمین بنشینند تا امام بعداً بیایند. "


بیشتر بخوانید:

https://hawzahnews.com/xbLgN

@HawzahNews | خبرگزاری‌حوزه


چند روایت خواندنی از ساده زیستی پیر جماران

چند روایت خواندنی از ساده زیستی پیر جماران


مرحوم آیت الله موسوی اردبیلی نیز نقل می‌کند: "وقتی قرار شد طبق اصل قانون اساسی مسؤولین صورت دارایی خود را بدهند اول کسی که صورت دارایی خود و متعلقین خود را داد امام بود و تمام موجودیش را نوشت و فرستاد. درست مقابل این شیوه امام، بنی صدر قرار داشت که تا آخر نداد. هر چه گفتیم بابا این قانون است. گفت اگر بنای قانون باشد خیلی حرفها هست و از این جدلهایی که می کرد."


 خانم زهرا مصطفوی، دختر بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی نیز تعریف می‌کند: "بعد از انقلاب اولین نوه امام که ازدواج کرد دختر خود من بود... خانم از آقا پرسیدند که شما سفارش فرموده اید آیینه و شمعدان نخرند؟ شگون عروس به آیینه است. امام گفتند: من نگفتم آیینه نخرید ولی میگویم ساده باشد، یعنی آن قدر سفارش شده بود که خواهر داماد فکر کرده بود حتی باید آیینه هم نخرند. "


 حجت‌الاسلام‌والمسلمین توسلی نقل می‌کند:

"وقتی آقای جمارانی خواست دیوار حسینیه جماران را سفیدکاری کند. امام به او فرمود: اگر میخواهید من اینجا بمانم، تزیینات نکنید. یک وقت امام متوجه شدند که می‌خواهند کاشی کاری کنند، عصبانی شدند، فرمودند، من از اینجا می روم. به خاطر این، حسینیه تا به آخر به همین صورت باقی ماند. "


حجت الاسلام فرقانی می گوید: وقتی که ایشان در نجف بودند مانند سایر طلبه ها یخچال نداشتند. امام می فرمودند: «طلبه ها ندارند.» پس از دو سه سال که وضع شهریه طلاب بهتر شد و همه قادر شدند که یخچال بخرند، امام فرمودند: «حالا که همه دارند شما هم بیاورید و بگذارید"


یکی از محافظین بیت امام (ره) نیز نقل می‌کند:" یک روز یادم می آید کلیه مستشاران و کاردارهای خارجی به مناسبتی با لباسهای مخصوص خدمت آقا رسیده بودند. اینها فکر می کردند، الآن که به جماران بیایند با یک کاخ و دم و دستگاه آنچنانی مواجه خواهند شد. ما خودمان رفتیم و آنها را راهنمایی کرده و به حسینیه بردیم. وقتی من به آنها گفتم بفرمایید بنشینید، باورشان نمی شد که باید آنجا روی زمین بنشینند تا امام بعداً بیایند. "


بیشتر بخوانید:

https://hawzahnews.com/xbLgN

@HawzahNews | خبرگزاری‌حوزه


چند روایت خواندنی از ساده زیستی پیر جماران

چند روایت خواندنی از ساده زیستی پیر جماران


مرحوم آیت الله موسوی اردبیلی نیز نقل می‌کند: "وقتی قرار شد طبق اصل قانون اساسی مسؤولین صورت دارایی خود را بدهند اول کسی که صورت دارایی خود و متعلقین خود را داد امام بود و تمام موجودیش را نوشت و فرستاد. درست مقابل این شیوه امام، بنی صدر قرار داشت که تا آخر نداد. هر چه گفتیم بابا این قانون است. گفت اگر بنای قانون باشد خیلی حرفها هست و از این جدلهایی که می کرد."


 خانم زهرا مصطفوی، دختر بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی نیز تعریف می‌کند: "بعد از انقلاب اولین نوه امام که ازدواج کرد دختر خود من بود... خانم از آقا پرسیدند که شما سفارش فرموده اید آیینه و شمعدان نخرند؟ شگون عروس به آیینه است. امام گفتند: من نگفتم آیینه نخرید ولی میگویم ساده باشد، یعنی آن قدر سفارش شده بود که خواهر داماد فکر کرده بود حتی باید آیینه هم نخرند. "


 حجت‌الاسلام‌والمسلمین توسلی نقل می‌کند:

"وقتی آقای جمارانی خواست دیوار حسینیه جماران را سفیدکاری کند. امام به او فرمود: اگر میخواهید من اینجا بمانم، تزیینات نکنید. یک وقت امام متوجه شدند که می‌خواهند کاشی کاری کنند، عصبانی شدند، فرمودند، من از اینجا می روم. به خاطر این، حسینیه تا به آخر به همین صورت باقی ماند. "


حجت الاسلام فرقانی می گوید: وقتی که ایشان در نجف بودند مانند سایر طلبه ها یخچال نداشتند. امام می فرمودند: «طلبه ها ندارند.» پس از دو سه سال که وضع شهریه طلاب بهتر شد و همه قادر شدند که یخچال بخرند، امام فرمودند: «حالا که همه دارند شما هم بیاورید و بگذارید"


یکی از محافظین بیت امام (ره) نیز نقل می‌کند:" یک روز یادم می آید کلیه مستشاران و کاردارهای خارجی به مناسبتی با لباسهای مخصوص خدمت آقا رسیده بودند. اینها فکر می کردند، الآن که به جماران بیایند با یک کاخ و دم و دستگاه آنچنانی مواجه خواهند شد. ما خودمان رفتیم و آنها را راهنمایی کرده و به حسینیه بردیم. وقتی من به آنها گفتم بفرمایید بنشینید، باورشان نمی شد که باید آنجا روی زمین بنشینند تا امام بعداً بیایند. "


بیشتر بخوانید:

https://hawzahnews.com/xbLgN

@HawzahNews | خبرگزاری‌حوزه


در میان گریه میخندم

در میان گریه می‌خندم


 روایت طلبه‌ی جهادی از حضور در آبادان


صعلی اخباری


 دیشب حوالی ساعت 10 حصارهای کاری و امنیتی را درنوردیدم و به میان مردم رفتم.

حدود 200 نفر از مردم داغدار و بهت زده و پریشان دورم جمع شدند.

نزدیک دو ساعت با هم گپ زدیم. 


 گفتم برای عرض تسلیت از قم آمده‌ام.

بهم احترام گذاشتند و خوش آمد گفتند.

اما یکی یکی گله گذاری کردند و من ایستادم و گوش دادم. گاهی بهشان حق دادم و گاهی بهشان توجه دادم. گاهی با هم گریه کردیم، و گاهی خندیدیم. 

از همه چی گفتند.

 

یکی داد می زد و می گفت: به فاطمه زهرا من دیگه دین رو قبول ندارم. 

من به شما احترام میذارم ولی دوستت ندارم، چون آخوندی.

من لبخند زدم و گفتم: اما من شما رو دوست دارم. 

دیگری می گفت: چرا تو استادیوم جشن سلام فرمانده گرفتن.

گفتم: جشن نبوده. مداحی بوده. 

گفتند: ما جشن می دونیم. 

گفتم: جشن قهرمانی استقلال رو چرا نمی گید؟ 

گفتند: اونا تسلیت گفتن. 

گفتم: خب تو سلام فرمانده هم تسلیت گفتن. 

آن دیگری می گفت: چرا رهبر دیر تسلیت گفته؟

گفتم: از اول پیگیر بوده و دستور داده به رئیس جمهور برای انجام کارها ولی ابعاد قضیه دو، سه روز بعد معلوم شده، برای همین دیر شده. 


 یک جوان هیکلی می گفت: دیشب سپاه زده توی گوش من چون روی موتور بودم و داشتم میومدم اینجا. 

دستم را کشیدم روی صورتش و بوسش کردم. 

دیگری می گفت: زن و بچه مردم رو در حالیکه گاز اشک آور خورده بودن، نجات دادم.

گفتم: درسته. شاید نباید می زدن، ولی شما مردم خوب باید از اونایی که برای اغتشاش از شهرهای دیگه غشون کشی کردن، جدا بشید، خودتون رسواشون کنید. 

نیروی انتظامی برای حفظ امنیت خودتون و مغازه های اینجا و ماشین و اموال مردم اومده. 


دیگری گفت: حاج آقا چرا تو اومدی بین ما، بقیه نمیان؟ ما ترسناکیم؟

همان موقع یک عده از طلبه های بومی آمدند و سرکشی کردند و رفتند.

یکی گفت: حق قدمشون رو گرفتن و رفتن. 

گفتم: نه این طور نیست، اینها جهادی اند. امام جمعه اهوازتون هم واقعا وسط میدونه. خودش تو آواربرداری بوده. داره کارها رو پیگیری می کنه، با مدیران، با امدادگران. دیروز عصر هم با هم رفتیم به خانواده جانباختگان سر زدیم و تسلیت گفتیم. 


?? به همدیگر گفتند: راست میگه، اون خوبه. 

یکی گفت: حاجی یه دور توی شهر بزن ببین چرا وضع شهر ما اینه، ما تو کوچه هامون چشمه فاضلاب داریم، باورت میشه؟ ما نه آب درستی داریم، نه فاضلاب درستی، نه شهر و ساخت و ساز مرتبی.

ما که همه چیز این جا داریم، نفت، بندر، منطقه آزاد، چرا باید وضعمون اینجور باشه. ما که پدرامون برای این زمین خون دادن، شهید دادن چرا باید این طور باشیم. 


? گفتم: باید شهردار خوب انتخاب کنید. باید شورای شهر خوب انتخاب کنید. کار دست خودتونه. ما توی قم شورای خوب انتخاب کردیم، شهردار خوب آوردن، شهرو زیر و رو کرده حسابی. 

گفتند: عشیره‌ای، اتوبوسی، میان از فلان‌جا و رأی میدن و میرن. 

گفتم: خب خودتون باید درستش کنید. الان جلوی همون اتوبوس رو نیروی انتظامی میتونه بگیره؟ نه. آشوب میشه. خودتون باید وضعیتو اصلاح کنید. بین خودتون. 


?? یکی گفت: من وضعی ندارم، جوونم بیکاره، روغن شده دویست تومن، ما داریم له میشیم.

گفتم: منم همین طوره وضعم. دو و نیم شهریه می گیرم و الباقی یارانه. و داره بهم فشار میاد. حالا امید داریم این دولت یه کارایی بکنه، مردم نجات پیدا کنن. گفتم مثلا تو همین قضیه، من از امدادگرها سوال کردم، گفتن از وقتی وزیر کشور اومد و مدیریت واحد در میدان انجام داد، وضعیت آواربرداری و کشف اجساد سر و سامون گرفته و کار سرعت گرفته. 


 باز به هم گفتند: راست میگه، بهتر شده. 


یک خانمی آمد گفت‌: دوستات رفتن، جا نمونی حاجی! 

همه خندیدیم.

 دیگر آن شور و التهاب اولیه فروکش کرده بود. مردم قدری آرام تر شده بودند. 

یکی گفت بیا با هم عکس یادگاری بگیریم. گرفتیم. 

برایم آب و شربت آوردند. 

دعوتم کردند به شام، خورش بامیه،فلافل. 

گفتم: شما غذاتون تُنده. به من نمی سازه. 

گفتند: نه. تندش نمی کنیم برات.

گفتم: کُند شما هم برای ما تنده.

خندیدیم. 

گفتند: حاجی بیا امام جمعه ما بشو.

خندیدم.

 دیگر ساعت حوالی 12 بود، مردم رفته بودند و فقط سه، چهار نفر کنارم بودند.

با آنها خداحافظی کردم و برگشتم به مسجد محل اسکان نیروهای امدادگر، مسجد قائم!


#طلاب_جهادی

#متروپل

#روایت_آبادان


@Manahejj


القائات دروغ معجزه می کند، باور نمی کنید؟

حجت الاسلام بهزاد زارع


 القائات دروغ معجزه می کند،باور نمی کنید؟

چندنمونه بسیارناچیز از نتیجه این القائات راملاحظه بفرمایید !!!


برای ما، برای اونا


ازدواج دختر 17 ساله ما میشه کودک همسری/ رابطه جنسی آزاد دختر 17 ساله غربی میشه آزادی کامل انسان.


بازی نکردن ما با اسرائیل میشه سیاسی کردن ورزش/ بازی نکردن اونا با روسیه میشه اتحاد علیه دیکتاتوری.


موشک های ما تهدیدی برای بشریت/ کلاهک های هسته ای اونا ضامنی برای صلح جهانی. 


همخوانی سرود «سلام فرمانده» ما، تربیت ایدئولوژیک/ سند 2030 اونا تربیت مدرن.


حضور ما در خلیج فارس میشه تحریک همسایگان/ حضور اونا در خلیج فارس میشه ائتلاف صلح. 


قاتل 17 ساله ایرانی میشه کودک مجرم/ قاتل 17 ساله اونا میشه مردی 17 ساله. 


سپاه و گروه های هم سوی ما میشه گروه های تروریستی/ داعش وحشی و دست پرورده اونا میشه شبه نظامیان مخالف اسد. 


آموزش نظامی بسیج ما میشه ترویج خشونت/ آموزش نظامی اونا میشه دفاع شخصی. 


برخورد ما با اغتشاشگران مسلح میشه سرکوب دموکراسی/ برخورد اونا با معترضین غیر مسلح میشه نمایش اقتدار پلیس. 


انرژی صلح آمیز هسته ای ما میشه تلاش برای ساخت بمب اتمی/ داشتن کلاهک هسته ای توسط اسرائیل میشه توازن قدرت.


حضور نظامی ما به دعوت دیگر کشورها میشه دخالت و کشورگشایی/ کودتای اونا در دیگر کشورها میشه ترویج دموکراسی



لطفا رسانه ما باشید

_ کانال نشریه عهد __

https://eitaa.com/joinchat/3229286474Cc283d72f64


اقتصاد زیر بناست یا اعتقاد؟

پرسش: به هر حال اقتصاد زیربناست؟

پاسخ: اقتصاد زیر بنا نیست، اعتقاد زیر بناست. آن اعتقاد به اقتصاد سامان می‌دهد و می‌گوید باید این کار را کرد، از راه صحیح هم برو حق خود را بگیرد و با آن حق هم اگر جامه فراهم کردی و نماز خواندی، دیگر غصب نیست. این اعتقاد است که به اقتصاد سامان می‌دهد وگرنه - معاذالله - اگر اعتقاد نباشد می‌شود نظام کمونیستی. شما قبلاً این نقشه شوروی سابق را که می‌دیدید، بخش وسیعی از آسیا و بخش وسیعی از اروپا همه را اینها داشتند؛ اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی، این برای نقشه آن روز بود. این مثل آدم برفی آب شد، نه کودتا شد، نه جنگ شد، نه اختلاف داخلی شد، اقتصاد بدون اعتقاد این است. هیچ کس کاری با شوروی نداشت، جنگی نداشت؛ آبِ آب شد، همه هم تعجب کردند که چگونه آب شد؟! این خداست. فرمود ما اگر بخواهیم خیلی‌ها را پیاده می‌کنیم، کسی هم نمی فهمد که چطور پیاده شد، امیدواریم آمریکا هم این طور بشود! امیدواریم اسرائیل هم به حق علی و اولاد علی این طور بشود؛ ولی غرض این است که اینها آب می‌شوند. اگر آن روز رفته بودید کرملین می‌دیدید، هیچ خیال ترور و وحشت نبود، اصلاً این هیأتی که رفت ما آنجا نیروی نظامی مسلح ندیدیم، آن بخش وسیع کرملین که بخشی هم برای بازدید این کسانی که می‌آیند برای میراث فرهنگی و اینها آماده است، خیلی وسیع بود و ما فقط چهار تا نیرو می‌دیدیم که برای گارد تشریفات برای سلام و احترام بودند؛ ما نیروی مسلح ندیدیم، از بس اینها آدم کشتند و لای دیوار بردند؛ هیچ کس فکر ترور نمی کرد؛ اما همین طور صاف صاف مثل آدم برفی، آب شد؛ این خداست. اگر اقتصاد باشد و اعتقاد نباشد مثل همین‌ها در می‌آید.

 

ارشیو دروس خارج تفسیر ایت الله العظمی عبدالله جوادی املی 96-95 - تفسیر آیه 15 تا 19 سوره ذاریات 95/10/13 - صفحه 315

ارسال شده توسط بازار کتاب