سفارش تبلیغ
صبا ویژن

islam

چرا نظام خود را به رفراندوم نمیگذارد؟

چرا نظام خود را به رفراندوم نمی‌گذارد؟

این شبهه را می‌توان هم از منظر اسلام و هم با نگاه سکولار پاسخ داد:


از منظر اسلام: 

اسلام اجازه نمی‌دهد حاکمیت اسلام را به رفراندوم بگذاریم

ممکن است سوال شود که چرا اول انقلاب امام (ره) این کار را انجام دادند؟ پاسخ این است که آن زمان حکومت اسلامی تشکیل نشده بود و پیش از تشکیل حکومت اسلامی خود را به رفراندوم گذاشت. اما وقتی که حکومت اسلامی تشکیل شد که دیگر برای براندازی آن رفراندوم برگزار نمی شود.

امیرالمومنین علی (ع) نیز که پس از سالها مردم برای قبول خلافت به ایشان مراجعه کردند، در ابتدا نپذیرفتند؛ تا اینکه عموم مردم با اصرار ایشان را به عنوان خلیفه انتخاب کردند. اما بعد که پذیرفتند و حکومت خود را آغاز کردند، در برابر مخالفین خود جنگیدند و سه جنگ بزرگ برای حفظ حکومت اسلامی انجام دادند.  

از سوی دیگر، فرض کنید رفراندوم برگزار شده و جمهوری اسلامی از بین برود؛ آنگاه نیروهای انقلابی باید دوباره قیام کنند تا آن حکومت طاغوت از بین برود  و حکومت اسلامی شکل بگیرد. 


از منظر سکولار:

 شخص می‌گوید به اسلام کاری ندارم سوال این است که چرا خود را به رفراندوم نمی‌گذارید؟ 

پاسخ این است که این سوالات را فقط برای مردم ایران درست می کنند. وگرنه شما از هیچ یک از مردم آمریکا نشنیدید که چرا آمریکا خود را به رفراندوم نمی‌گذارد!

 اولاً هیچ کشوری در دنیا حتی یکبار خودش را به رفراندوم نگذاشته است. نزدیک 250 سال از زمان حکومت آمریکا می‌گذرد. چرا آمریکا یکبار خودش را به رفراندوم نمی‌گذارد؟ چرا انگلیس، ایتالیا، آلمان، کره، ژاپن و... یکبار خودشان را به رفراندوم نمی‌گذارند؟!

 ثانیا اصلاً امکان برگزاری رفراندوم وجود ندارد چون سیستم انتقال قدرت همراه با قوانینش توسط چه کسی اجرا شود؟ مثلاً می‌گویند این حکومت فاقد صلاحیت است حالا اگر فاقد صلاحیت است چطوری انتخابات برگزار کنند اصلاً انتخابات زیر نظر چه کسی قرار بگیرد؟

 ثالثاً کسانی که این درخواست را دارند چند سال یکبار می خواهند رفراندوم برگزار شود؟ مثلاً شخصی می‌گوید دو سال یکبار؛ نظر دیگری این است که 8 سال یکبار، 10 سال یکبار یا 40 سال یکبار. سوال این است که کدام حکومتی برنامه‌ی خودش را 2 ساله 5 ساله یا 40 ساله می‌بندد؟ حکومت‌ها برنامه‌ی خود را 200 ساله، 500 ساله می‌بندند؛ مثلاً فرض کنید شما مدرسه‌ای ساخته‌اید و مدیر آن عوض می‌شود. بعد مدیر جدید بگوید این ساختمان خوب نیست آن را خراب کنید من نقشه‌ی دیگری دارم و شروع به ساختن کند، تا به اواسط کار می‌رسد نفر بعدی می‌آید و می‌گوید من نقشه‌ی دیگری دارم! نتیجه این می‌شود که آن ساختمان هیچ وقت ساخته نمی‌شود.

چون در یک کشور باید ثبات اتفاق بیفتد، آن کشور هیچ وقت اجازه نمی‌دهد رفراندوم برگزار شود و مردم کشور را به رأی بگذارند و حکومت عوض شود.

 رابعا فرض کنید جمهوری اسلامی نباشد؛ حالا چه کسی بیاید؟ وقتی خبرنگار از یکی از افرادی که صریح ترین دشمنی با جمهوری اسلامی را دارد، یعنی نیما (روح الله) زم، سوال کرد آیا شما تا به حال ناامید شده‌اید؟ گفت بله؛ جایی ناامید شدم که با خود گفتم حالا جمهوری اسلامی نه؛ چه کسی بیاید؟ یعنی رضا پهلوی اینجا بیاید و حکومت کند؟! فرضاً جمهوری اسلامی هم رفت خودِ رضا پهلوی آمد؛ چه کسی نخست‌وزیر شود؟ یا باید همین افرادی که الان در کشور سرکار هستند نخست‌وزیر شوند یا کسانی که رضا پهلوی مدنظرش است، بالاخره کسی از کره‌ی ماه و مریخ نمی‌آید که رئیس جمهور شود. اصلاً فرض کنید مردم ولایت فقیه را نمی‌خواهند، مردم برای ریاست جمهوری به چه کسی رأی می‌دهند؟ به یکی از همین افراد رأی می‌دهند پس فرقی نکرد.


 برشی از سخنرانی #حجت‌‌_الاسلام_راجی 


 اندیشکده راهبردی #سعداء

?? @soada_ir


جمهوری اسلامی توهم قدرت دارد، امریکا با یک موشک می تواند نابودما

جمهوری اسلامی توهم قدرتمند بودن دارد. وقتی آمریکا می تواند با یک موشک ما رو نابود کند!



 پاسخ: به نظر شما اگر آمریکا به ایران حمله کند چه می شود؟



 چالش هزاره? 2002 نام یک رزمایش مهم (احتمالاً بزرگ‌ترین رزمایش از نوع خود در تاریخ) بود که توسط نیروهای مسلح آمریکا در میانه? سال 2002 اجرا شد.


 این تمرین که از 24 ژوئیه تا 15 آگوست اجرا شد و 250 میلیون دلار هزینه داشت، شامل هم تمرین‌های واقعی و هم شبیه‌سازی‌های کامپیوتری بود. این رزمایش قرار بود آزمایشی از «تحول» آینده? نیروی نظامی آمریکا باشد - گذاری به سمت فناوریهای جدید که جنگ شبکه‌محور را ممکن می‌سازد و جنگ‌افزار و تاکتیک‌های قدرتمندتری فراهم می‌کند.


 دو طرف جنگ شبیه‌سازی شده آمریکا، تحت عنوان «آبی» و ایران، تحت عنوان «قرمز» بودند. پایگاه مطالعاتی گلوبال ریسرچ با اشاره به رزمایش سال 2002 نیروی دریایی آمریکا در خلیج فارس که در فاصله 24 ژوئیه تا 15 آگوست 2002 برگزار شده، تصریح کرد مراحل آماده سازی مقدمات اجرای این رزمایش حدود 2 سال به طول انجامید. 


«هرچند اعلام شده بود که رزمایش مذکور به منظور شبیه سازی #جنگ احتمالی با عراق زمان صدام تدارک دیده شده‌است، اما هدف اصلی از برگزاری این رزمایش، تمرین رویارویی با ایران در #خلیج_فارس بوده‌است. در سناریوی رزمایش چالش هزاره 2002، ایران با شلیک تعداد قابل توجهی #موشک به تهاجم #نظامی_آمریکا پاسخ می‌داد که باعث بر هم خوردن آرایش نظامی #نیروهای_آمریکایی و نابودی 16 ناو آمریکایی، شامل یک ناو هواپیمابر، ده رزم‌ناو و 5 کشتی آمفی بی (هواناو) می‌شد. برآوردهایی که پس از این رزمایش به عمل آمد نشان داد که در صورت وقوع این سناریو به صورت واقعی، بیش از 20 هزار نظامی آمریکایی در روز اول #جنگ_با_ایران کشته خواهند شد.»


منبع:

FLYNT LEVERETT , HILLARY MANN LEVERET, GOING TO TEHRAN, WHY AMERICA MUST ACCEPT TIHE ISLAMIC REPUBLIC OF IRAN, p. 80


 برشی از سخنرانی #حجت‌_الاسلام_راجی 


 اندیشکده راهبردی #سعداء 


?? @soada_ir


شاخصه فلاکت از سیاسی ترین و معیوب ترین شاخصه های دنیا

ایران در شاخصه فلاکت جزء بدترین کشورهای دنیاست!


#پاسخ_به_سوال_مخاطبین 


 شاخص فلاکت یکی از #سیاسی‌ترین_و_معیوب‌ترین شاخصه‌های دنیاست.

 #شاخص_فلاکت شاخصی اقتصادی است که در دهه 1960 میلادی توسط اقتصاددانی آمریکایی به نام آرتور اوکان  در دوره ریاست جمهوری جانسون در این کشور ابداع شد. این شاخص از حاصل جمع نرخ تورم و نرخ بیکاری در یک کشور بدست می آید. بنابراین هر چه تورم و بیکاری در یک کشور بیشتر باشد، شاخص فلاکت در آن بالاتر خواهد بود.

هرچند تورم و بیکاری از عوامل تاثیرگذار و بسیار مهم در احساس فلاکت یا سعادت مردم یک کشور به شمار میرود اما بی‌توجهی این شاخص نسبت به پارامترهای توزیعی اقتصاد مانند نرخ فقر و نرخ نابرابری باعث شده تا درک نادرستی از این شاخص در ذهن مخاطب ایجاد شود. 

 به عنوان مثال میتوان به سیاستگذاری اقتصادی نادرست برای مهار تورم در بسیاری از کشورهای آفریقایی اشاره کرد. یکی از نمونه های بارز آن کشور بوروندی  با نرخ فقر 65 درصد است  که از فقیرترین کشورهای دنیا محسوب می‌شود اما نرخ تورم آن در سالهای گذشته همواره تک رقمی و حتی در سال 2018 و 2019 منفی بوده است!  نمونه دیگر نیز کشور جمهوری دموکراتیک کنگو با نرخ فقر 77.2 درصد است  که در سالهای گذشته تورم تک رقمی داشته است. 


سیاستگذاری های نادرست برای مهار تورم و یا ایجاد اشتغال حتی در ایالات متحده آمریکا نیز تعارض‌هایی را بین شاخص فلاکت و وضعیت زندگی مردم بوجود آورده است. در سال 1980 میلادی رونالد ریگان جمهوریخواه در مناظرات تلویزیونی، کارتر دموکرات را بدلیل رسیدن شاخص فلاکت بعدد 20 در دوره ریاست جمهوری وی نالایق خواند و با تکیه به همین مسئله توانست در انتخابات از رئیس جمهور وقت سبقت بگیرد و رئیس جمهور شود. در دولت بوش پدر که همفکر ریگان بود و بلافاصله پس از وی روی کار آمد علیرغم اینکه شاخص فلاکت نسبت به دوره دموکراتها پایین آمده بود اما فقر و نابرابری به حدی افزایش پیدا کرده بود که مردم دیگر به بوش پدر رای نداده و یک دموکرات بنام بیل کلینتون را به ریاست جمهوری ایالات متحده رساندند.


 در پژوهشی که پس از رای آوردن بیل کلینتون و چهارساله شدن دولت بوش پدر در دانشگاه ایلانووا انجام شد اعلام شد که بعلت سیاستهای غلط اقتصادی جمهوریخواه ها برای مهار تورم و بیکاری، رابطه شاخص فلاکت و فقر در ایالات متحده رابطه ای معکوس است. 

در ایالات متحده آمریکا کاهش شاخص فلاکت با افزایش فقر و نابرابری همراه بوده است.


 این شاخص اقتصادی همچنین برای ضربه زدن به استقلال اقتصادی کشورهای در حال توسعه نیز مورد استفاده قرار میگیرد. رتبه بندی سالانه کشورهای دنیا بر اساس این شاخص باعث شده هر اقدامی که منتهی به تورم شود در سیاستگذاری مذموم تلقی شود، در صورتیکه سرمایه گذاری در بخشهای مختلف اقتصاد در کوتاه مدت تورم زاست. یکی از دلایل توسعه اقتصادی ژاپن عدم توجه به ارزیابی های سالیانه ترازهای مالی و تمرکز بر موفقیت سیاستها در انتهای مدت اجرای طرح های اقتصادی بود. در واقع با برجسته سازی رتبه بندی های سالیانه کشورها بر اساس شاخص هایی مانند شاخص فلاکت، کشورهای توسعه یافته لگد به نردبانی میزنند که خود بواسطه آن نردبان به قله های قدرت و ثروت رسیدند.

البته این واقعیات بدان معنا نیست که این شاخصها هیچ اهمیت اقتصادی ندارند. مسلما تورم‌های سرکش و نرخ بیکاری بالا ضربه زننده به معیشت مردم هر کشوری است اما باید توجه داشت چه سیاستی برای مهار این علائم به کار گرفته می‌شود و رتبه بندی های سالیانه این شاخصها مسئولان را به سوی اتخاذ سیاستهای مسکن مقطعی که در بلندمدت منجر به تشدید بیماری‌های اقتصادی کشور میشود سوق ندهد؛ همانند اقدام دولت یازدهم در مهار #تورم با استفاده از افزایش نرخ سود بانکی که ضربه مهلکی به بخش تولیدی کشور وارد کرد و زمینه افزایش شدید نقدینگی و تورم سرکش تری را پدید آورد.

 

برشی از سخنرانی #حجت‌_الاسلام_راجی 


اندیشکده راهبردی #سعداء

?? @soada_ir


فرق ولی فقیه با پادشاه در اداره حکومت چیست؟

فرق ولی فقیه با پادشاه در اداره حکومت چیست؟


اول: قبل از اینکه فرق پادشاه و ولی فقیه را بدانیم ابتدا باید محدوه وظیفه پادشاه و ولی فقیه را بدانیم. وظیفه شاه نامحدود است و هر کاری دوست داشته باشد انجام می‌دهد و هر دستوری بخواهد می‌دهد و هر بلایی بخواهد سر هرکسی می‌آورد. به قول معروف دیکتاتوری عمل کردن. 

اما وظیفه ولی فقیه مشخص و محدود است و فراتر از آن‌ها نمی‌تواند برود. وظایف رهبری طبق قانون اساسی (اصل یکصد و دهم) عبارتند از:

تعیین سیاست‌هاى کلى نظام جمهورى اسلامى ایران

نظارت بر حسن اجراى سیاست‌هاى کلّى نظام؛

فرمان همه‌پرسى؛

اعلان جنگ و صلح و بسیج نیروها؛

فرماندهى کل نیروهاى مسلّح

عزل رئیس جمهور با در نظر گرفتن مصالح کشور پس از حکم دیوان عالى کشور به تخلّف وى از وظایف قانونى، یا رأى مجلس شوراى اسلامى به عدم کفایت وى، بر اساس اصل هشتاد و نهم؛  و... .


دوم: پادشاه امر و حکم او بر اساس نظر شخصی است و خیلی پادشاه عادلی باشد بر اساس قانون انسانی ناقص حکم کند. اما ولی فقیه امر و حکمش بر اساس احکام الهی و دستورات خداوند است به این خاطر است باید ولی قیه متخصص در امور دینی باشد.


سوم: پادشاه بر اساس منافع شخصی خود و اطرافیانش دستور می‌دهد و کشور را اداره می‌کند. اما ولی فقیه بر اساس مصالح تمام مردم و مسلمانان جهان دستور می‌دهد و کشور را اداره می‌کند.


چهارم: پادشاه با زور و قدرت به حکومت می‌رسد. اما ولی فقیه را متخصصین به امور دینی و احکام الهی یعنی فقیهان عالم و عادل او را انتخاب می‌کنند.


پنجم: پادشاه مادام العمر پادشاه است و کسی نمی‌تواند او را برکنار کند مگر مرگ یا کودتا یا قدرتی دیگر بر او غالب شود و او را نابود کند. اما ولی فقیه تا زمانی ولی فقیه است که متخصصین و فقهای دین تشخیص دهند او شرایط اداره کشور را دارد و اگر تشخیص دهند او توانایی و شرایط اداره کشور را ندارد او را برکنار می‌کنند و یکی دیگر را که شرایط داشته باشد را به عنوان ولی فقیه انتخاب می‌کنند.


ششم: پادشاهی موروثی است و اگر پادشاهی بمیرد پسرش یا وارث او به قدرت و پادشاهی می‌رسد. اما ولی فقیه انتخاب شایسته و متخصص امور دین توسط متخصصین امور دین است. یعنی اگر ولی فقیه از دنیا برود، فقهای متخصص کسی که شایسته‌تر و متخصص‌تر در امور دین و سیاست و رهبری باشد را به عنوان ولی فقیه انتخاب می‌کنند.


  آیدی دریافت شبهات

               @Azarpeykan2769                                  


 #دانش_آموزی

#نوجوان

 #پاسخ_به_شبهات

 #پادشاه_ولی‌فقیه



 کانال پاسخ به شبهات دانش آموزی

@shobahatedaneshamoozi


معاونت تبلیغ و امور فرهنگی حوزه های علمیه

 btid.org


آیا حضرت فاطمه می تواند الگوی زن مدرن باشد؟

فطمه زهرا (سلام الله علیها ) الگوی امروزی 


شبهه:


این امری پذیرفته است که انسان‌ها برای یادگیری و تغییر رفتارهای سودمند و سازنده به الگو نیازمندند. از همین رو در فرهنگ اسلامی تأکید می‌شود که مثلا فاطمه زهرا – سلام الله علیها- بهترین الگوی زن مسلمان در همه دوران‌هاست. حال پرسش اصلی این است که چگونه می‌توان پذیرفت زنی که در عصر صنعت و تکنولوژی و تحولات سریع در ابعاد گوناگون زندگی می کند، زندگی ساده و ایستا و کوتاه حضرت زهرا– سلام الله علیها- را سرمشق و الگوی زندگی پرشتاب و روبه تحول خود قرار دهد؟!


پاسخ:


منظور از اسوه بودن حضرت زهرا در رفتارها، همیشه به معنای تکرار همان رفتارها به صورت کلیشه‌ای نیست. آنچه بیش‌تر اهمیت دارد فهم و دریافت اصول حاکم بر رفتارهاست که در هر زمان می‌تواند قالب متناسبی را به خود بگیرد. 

هر یک از الگوهای رفتاری حضرت فاطمه – سلام الله علیها- دارای اصول و حقیقتی است که آن را به سادگی و با تحلیل و استنباط می‌توان در همه زمان‌ها ‌و در همه ابعاد فردی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و در قالب متناسب با زمان و مکان به کار بست. البته در سیره حضرت فاطمه – سلام الله علیها- رفتارهایی هم وجود دارند که برای زن مسلمان لازم است عیناً اقتباس و پیروی شود. 

زندگی انسان‌ها با وجود تحول پرشتاب در شکل‌ها و قالب‌ها، همواره دارای وجوه ثابت و فرازمانی و فرامکانی هم هست که باید حفظ شود و ادامه یابد. ارزش‌هایی مانند صداقت، وفاداری، پاکدامنی، مهربانی، محبت به انسان‌ها، ... ارزش‌ها و اصولی است که در حصار زمان و مکان خاصی نمی‌گنجد. 


#فاطمه_زهراء

#الگوی_رفتاری


پاسخ کامل در: 

http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/945/



هشدار برای حضور یک گروه انحرافی در موکب اربعین

هشدار برای یک گروه انحرافی


 همانطوری که حتما در کانال های مختلف این عکس را مشاهده کردید ، جریان یمانی دروغین با رهبری احمدالحسن ، هرساله در موکب شماره 519 مستقر هستند و با پخش برگه هایی و ادعای حدیث وصیت مردم را گمراه می کنند و حتی ممکن است با طلسم و جادو مردم را اسیر خود کنند.


 خوب به یاد دارم وقتی دو نفر از اساتید مهدویت بنده با لباس مبدل به مکتب آنها در نجف رفتند ، برای بنده تعریف کردند که وقتی برایشان چایی آوردند آنها با چایی بازی کردند اما نخوردند ، به دلیل همین طلسم که امکانش بوده.


 خود بنده به یاد دارم یکی از این گمراهان با پدر و مادرش آمد دفتر ما در ساری ، بنده جلوی چشم پدر و مادرش دروغ های احمدالحسن را با سند و مدرک اثبات کردم، گفتم چطور وصی امام زمان اینقدر دروغگو می شود ؟ هیچ جوابی نداشت اما باز با تعصب همان حرفها را می زد، چند نفر دیگر هم برخورد داشتم در فضای مجازی که به شدت با آنکه دروغ های احمدالحسن را برای آنها اثبات کردم ، باز موضع خودشان را داشتند ، حالتهایشان عجیب بود و همان احتمال طلسم شدن را می دادیم.


 افرادی که به #اربعین تشریف می برند حتما در مقابل این جریان و موکب آنها چیزی نخورند و اگر دوست دارند روشنگری علمی هم بکنند ، صوتهای کارگاه نقد احمدالحسن که ما چند سال پیش برگزار کرده بودیم به همراه دو مقاله نوشته شده در اثبات دروغ های او را خوب دنبال کنند تا از نظر علمی دستشان پر باشد.

آدرس دریافت فایلها : http://mahdaviat313.ir/?p=1324


 بهترین روشنگری ، روشنگری علمی و مستند است.

احسان عبادی


@ma_va_o


سوداگری به اسم علوم غریبه

خطر ، این هشدار را جدی بگیرید 


 سوداگری به اسم #علوم_غریبه برای خالی کردن جیب و اعتقادات مردم !


 چند صباحی است که با رشد چشمگیر فضای مجازی ، عده ای جهت پول در آوردن از مال مردم و از طرفی سوء استفاده از علاقه برخی ها به امور عجیب و غریب و اسامی دهان پر کن ، روی به کلاس هایی همچون #علوم_غریبه ، #علم_رمل و #جفر و... آورده اند  و در فضای مجازی و مخصوصا گروه های مذهبی شدیدا در حال تبلیغ هستند.


 چند نکته مهم در این باره باید توجه شود :


1? کسی این علوم را انکار نکرده است و قطعا ما چنین علومی داریم ، اما سوال اصلی این جاست که این افرادی که در فضای مجازی چنین کلاس هایی برگزار می کنند از سوی کدام عالم متخصص این علوم تائید شده اند? و سوال دوم این که آیا وقتی این علوم به درد همه مردم نمی خورد و حتی برای برخی مضر هم هست ، چطور این ها کلاس خود را تبلیغ عمومی می کنند?


2? بزرگانی همچون #علامه_حسن_زاده_آملی  ، برادر علامه طباطبایی ( محمد حسن ) ، خود #علامه_طباطبایی ، #آیت_الله_نخودکی و... از متخصصین این علوم بودند ، حال آیا شما مخاطب محترم دیدید یا شنیدید که این بزرگان برای این #علوم_غریبه ، کلاس عمومی ویژه همه مردم بگذارند ? خیر ، هرگز چنین کاری نمی کردند.


3? بنده از سال 90 که افتخار شاگردی حجت الاسلام والمسلین استاد نصوری ( معاون مرکز تخصصی مهدویت کشور و معاون آموزش بنیاد مهدویت کشور ) را دارم و از آنجائیکه تخصص ایشان فرقه های انحرافی هست، بارها از ایشان مطالبی شگفت آور و البته ناراحت کننده درباره اینگونه کلاس ها شنیدم، فیلم هایی محرمانه از اعترافات برخی از این مدرسین این کلاس ها و همچنین گول خورده های این کلاس ها دیده ام که هنوز اجازه نشر در فضای مجازی پیدا نکرده است، در بسیاری از این کلاس ها عاقبت کار به جایی ختم می شود که نباید بشود ??


 بنده هیچوقت جمع نمی بندم و قطعا اعتقاد دارم برخی از مدرسین این دوره ها و برگزار کنندگان آن نیت خیر دارند ، شکی نیست ، همه منحرف و شیاد نیستند ، اما همان ها که نیت خیر دارند خبر ندارند که این کلاس ها نباید عمومی باشد ، ویژه برخی برخی افراد خاص است ، نه همه مردم ?? و کار این افراد شبیه به آن دکتری هست که به همه مردم یک دارو می دهد ??  خب معلوم است که نتیجه کار چه می شود ??  مگر هر دارویی به درد هر کسی می خورد ??


4? وضعیت از دو حال خارج نیست ، یا این افراد می دانند دارند چه می کنند یا نمی دانند ، در هر دو صورت کارشان اشتباه است که چنین کلاس هایی را عمومی برگزار می کنند  ، بدون توجه به عاقبت خطرناک آن ، کسی هم با چند روز کلاس   این علوم ، متخصص نمی شود ، و عاقبت کار شبیه به این است که شما سم های زیادی را دست افراد ناآگاه داده ای و به آنها می گویی برای این درد آنها را بخور !!!!


5? تاسف شدید اینجاست که برخی از این افراد مدرس و برگزار کننده، طلبه هستند ??

یعنی این طلاب هجمه ها و حملات شبانه روزی دشمنان علیه #مهدویت و #اسلام و #قرآن را نمی بینند که از مطالعه و کار جهادی پاسخ به شبهات جوانان دست کشیدند و به چنین کلاس هایی که قطعا برای بسیاری از مردم بی فایده هست روی آورده اند??


 یعنی ما طلاب اینقدر بیکار و آسوده و بی دغدغه از حملات دشمنان علیه اسلام شدیم که باید روی به چنین کارهایی بیاوریم ??


مردم عزیز ، مخاطبین محترم، مراقب باشید ، خواهشا مراقب باشید ، دیروز ( 1 شهریور ) #روز_پزشک بود به یاد #بوعلی_سینا ، آیا او که متخصص در علوم مختلف بود با کلاس های چند روزه به تخصص در #طب و #منطق و #فلسفه و... رسید ??  چگونه عده ای به تبلیغات پر سر و صدا و با وعده های توخالی که شمارا در چند روز متخصص #طب و #نجوم و... می کنیم اعتماد می کنند ?? علما سال ها زحمت کشیدند در این علوم متخصص شدند .


 آیا علمای بزرگ ما  کلاس های #علوم_غریبه را عمومی برای همه مردم برگزار می کردند ?? 


شدیدا مراقب باشید 


 احسان عبادی / مدرس مهدویت و پژوهشگر علوم حدیث و تاریخ


@ma_va_o


فعالیت مربیان بهائی در مهدکودکها

فعالیت #مربیان_بهائی در مهدکودک‌ها


??مطالعه در اوضاع و احوال عموم جریان‌های اجتماعی، سیاسی، بنیادهای تربیتی و حتی مکاتب آموزشی نشان می‌دهد که جملگی آنان، آن‌گاه که برای تربیت نیرو و جریان‌سازی دراز‌مدت و تحول ژرف، عزم خود را جزم می‌کنند، به سراغ گروه سنی «کودک و نوجوان» می‌روند. 


حکمت این کار معلوم است؛ ذهن #کودکان آماده پذیرش مفاهیم مختلف و تازه است، اشتیاق به یادگیری، بی‌خبری آنان از غرض‌ورزی دیگران و... در نهایت از این کودکان سرمایه‌ای ارزشمند برای اهداف این جریان‌ها می‌سازد. #تشکیلات_بهائیت، یکی از این جریان‌هاست که برای نفوذ در جامعه اسلامی و گسترش بهائیت، فعالیت در زمینه #آموزش کودکان و نوجوانان را سرلوحه کار خود قرار داده است. مرکز اصلی این تشکیلات در سرزمین‌های اشغالی، دستورالعمل‌های متعددی برای بهائیان ایران صادر کرده که در آن به مشارکت بیشتر در امور اجتماعی، سیاسی و اقتصادی توصیه شده ‌است. در این میان، یکی از توصیه‌های مهم، تعلیم کودکان است. از آنجا که بهائیان گوش به فرمان مرکز این تشکیلات هستند، به شدت در این امر مبادرات ورزیده و حتی برخی از آنان، به سرمایه‌گزاری برای تأسیس «#مهد_کودک» و مدیریت مراکزی از این دست مشغول شده‌اند. 


پذیرش سرپرستی کودکان بی‌سرپرست، با نیت بهائی کردن این کودکان معصوم و همچنین تأسیس دفاتر حقوقی، در زمره سایر فعالیت‌های اجتماعی #بهائیت است. دو حرکت موازی، یعنی تلاش برای تربیت کودکان و جریان‌سازی اجتماعی از طریق رسانه‌ها، حکایت از آن می‌کند که این فرقه برای دو مقطع دراز مدت و کوتاه مدت، برنامه‌ریزی کرده‌ است. اخباری که از نفوذ تشکیلات بهائی در مهدکودک‌های کشور به دست می‌رسند، شاهدی بر این امر است.


حضور مربیان بهائی در برخی مهدکودک‌ها چه با اطلاع والدین و چه بدون اطلاع آن‌ها، توزیع اشیا، کتاب، جزوه و انیمیشن‌های متناسب با اهداف بهائی در این دست مهدها از جمله فعالیت‌های بهائیت است. به جز مهدکودک‌ها، برخی جوانان تازه‌‌بهائی‌شده، با آموزش‌هایی که دیده‌اند مأمور می‌شوند که تحت پوشش خدمات اجتماعی و فرهنگی با کودکان بی‌سرپرست و اصطلاحاً کودکان کار فعالیت می‌کنند. مثال‌هایی از چنین گروه‌هایی در شهرهایی مثل #کرج به کرات دیده شده‌ است. با توجه به افزایش فعالیت بهائیان و نگرانی والدین از این امر، مسئولان عرصه فرهنگی نباید با چشم‌پوشی و غفلت خود، به عوامل فرقه بهائیت جهت رسیدن به اهداف تشکیلاتیشان فرصت عرض اندام بدهند.



برخی انحراف ها در عزاداری ماه محرم

?? برخی از  انحراف ها  در عزاداری ماه #محرم  :



?? عزاداری و #گریه برای سید و سالار #شهیدان بسیار گرانبهاست و لازم و واجب است ، اما در طول تاریخ #تشیع ، همواره دشمنان این مکتب سعی کرده اند با ترفندها و روش های مختلف در این #عزاداری ها و روضه خوانی ها #انحرافاتی بوجود آورند تا #شیعیان و #عزاداران را از هدف اصلی دور کنند.


لذا باید هشیار باشیم ، خصوصا آن هایی که صاحب #هیئت و صاحب #روضه هستند، خصوصا #مداحان عزیز و #سخنران جلسه عزا باید این مطالب را دقت کنند و مردم را آگاه سازند.


به برخی از #انحرافات ایجاد شده در مراسم #سوگواری و #عزاداری ها اشاره می کنم ، لطفا سعی کنیم این انحراف ها را رها کرده و به سبک صحیح عزاداری کنیم.????


1_ لخت شدن مداح و سینه زن و بالا و پایین پریدن ، 

2_ صدای سگ از خود درآوردن که مثلا من سگ حسینم.!!!

3_ همراه مداحی یک نفر صدای زمینه حسی حسی حسی درآوردن.

4_ همراه مداحی ارگ و ساز زدن.

5_ خود را زدن و به بدن آسیب رساندن که نشان بده مثلا ما خیلی عزادار و ناراحت هستیم.

6_ اسراف کردن و بیرون ریختن غذا  در پذیرایی و نذری .

7_ ریاکاری و تعدد زیاد دسته جات عزاداری و تفرقه.

8_ اختلاط زنان با مردان در خیابان برای تماشای عزاداری و زنجیر زنی.

9_ بلند کردن بیش از حد صدای عزاداری  و اذیت همسایه ها .

10_ تا دیر وقت عزاداری کردن و قضا شدن نماز صبح.

11_ بستن خیابان و راه بندان که موجب اذیت مردم شود.

12_ دادن لقب هایی چون سگ حسینم، سگ زینبم ، 

و......


لطفا این متن را انتشار بدهید ، شاید بتوانیم  جلوی برخی از این انحراف ها را بگیریم. 


 


اگر امام حسین پیروز بود، عزاداری چرا؟

متن شبهه:

مگه امام حسین و یارانش تو جنگ پیروز نشدن؟

خب پس چرا عزاداری میکنیم 

باید جشن بگیریم

 

 پاسخ شبهه:

 

1اگه  قرار به  استدلال این شکلی باشه، اصلا گریه و عزاداری حتی برای از دست دادن نزدیکانمون رو هم باید تعطیل کنیم.

چون در اصل امانت خدا رو بهش برگردوندیم و این جای خوشحالی داره نه جای گریه.



2"استاد شهید مطهری نیز به این پرسش در کتاب حماسه حسینی، به صورت مفصل پاسخ داده؛ ایشان از جمله چنین نوشته ... شهادت، موفقیت است نه شکست. مگر نه این است که على علیه السلام همواره آرزوى شهادت مى‏کرد و مى‏گفت: «لالْفُ ضَرْبَةٍ بِالسَّیْفِ اهْوَنُ عَلَىَّ مِنْ میتَةٍ عَلى فِراشٍ ...» ، مگر نمى‏گفت: «وَ اللَّهِ لابْنُ ابى طالِبٍ انَسُ بِالْمَوْتِ مِنَ الطِّفْلِ بِثَدْىِ امِّهِ»؟!  مگر بلافاصله پس از ضربت خوردن از ابن ملجم نگفت: «فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَةِ»؟!  مگر در وقتى که در بستر افتاده بود نگفت: «... وَ ما کُنْتُ الّا کَقارِبٍ وَرَدَ وَ طالِبٍ وَجَدَ»؟!  مگر سید الشهداء نگفت: «وَ ما اوْلَهَنى الى‏ اسْلافِى اشْتیاقَ یَعْقوبَ الى‏ یوسُفَ»؟!  مگر نگفت: «لا ارَى الْمَوْتَ الّا سَعادَةً وَ لَا الْحَیاةَ مَعَ الظّالِمینَ الّا بَرَماً»؟! 


3ولی این مطلب را با مقیاس دیگرى هم باید سنجید و آن، مقیاس اجتماعى است. ... اسلام یک سلسله حبّ و بغضهاى منطقى دارد. دستور ائمه اطهار به اقامه عزاى حسین بن على علیه السلام- به خاطر تشفّى قلب حضرت زهرا فى المثل نیست، حضرت زهرا أَجَلُّ شأناً از این امور است؛ براى احیاء نیت حضرت سید الشهداء و حضرت زهراست. 

از این‏ جهت اظهار تأثر مى‏شود که چرا چنین حادثه‏‌اى واقع شد. به منزله «آخ» است که مبادا تجدید شود. براى تقویت روح مبارزه است.


 4البته تجلیل شهادت و جشن شهادت نیز اگر به شکل معنوى و اخلاقى باشد نه آن‏طور که فعلًا در عید کریسمس معمول است، ممکن است تشویق به جهاد در او باشد؛ اما تشویق به تنهایى کافى نیست؛ حبّ و بغض باید با هم توأم باشد تا روح مبارزه در شخص پیدا بشود. احیاء روح مبارزه به این است که مظاهر ظلم و کفر همواره در برابرمان فرض شود و به آنها لعن و نفرین شود و آرزوى قطع و قمع آنها تلقین گردد، همان‏طور که در رَمْى جمرات همیشه ما باید شیطان را مجسم فرض کنیم و به او سنگ پرتاب کنیم. غرض این نیست که آرزوى مردن فقط تلقین شود. آرزوى مردن فقط خوب نیست. غرض آرزوى شهادت است. آرزوى شهادت وقتى محقَّق میگردد که انسان خود را در مقابل صف مخالف ببیند و از پیشرفت آنها و عملى شدن نقشه آنها در اجتماع متأثر گردد، و توأم با اشک شوق براى خوبان و سرمشقهاى عالى انسانیت، آتش خشمش براى مظاهر کفر و ظلم زبانه کشد. ... 


5پس شهادت را اگر به مقیاس فردى بسنجیم باید موفقیت بشماریم و جشن بگیریم و شادى کنیم، ولى اگر به مقیاس اجتماعى در نظر بگیریم باید از یک نظر آن را شکست جامعه بدانیم، جامعه‏ اى منحط که خود سید الشهداء فرمود: «وَ عَلَى الْاسْلامِ السَّلامُ اذْ قَدْ بُلِیَتِ الْامَّةُ بِراعٍ مِثْلِ یَزیدَ» و امثال این کلمات؛ و از نظر مصالح اجتماعى و تجدید و احیاء روح مبارزه و نبرد در راه حق البته ایجاد مکتب گریه و تأثر، مؤثرتر و مفیدتر است. 

مجموعه آثار استاد شهید مطهری (حماسه حسینى(1 و 2)، ج‏17، ص 567- 568


6همچنین حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پاسخ به این پرسش که: " چرا سوگوارى می‌کنیم؟! میگویند اگر امام حسین علیه السلام پیروز شد، پس چرا جشن نمى‏گیریم؟ چرا گریه مى‏کنیم؟ آیا این همه گریه در برابر آن پیروزى بزرگ شایسته است؟"، نوشته است: آنها که این ایراد را مطرح میکنند، «فلسفه عزادارى» را نمیدانند و آن را با گریه ‏هاى ذلیلانه اشتباه میکنند.، آنگاه گریه را به چهار قسم: 1- گریه‏ شوق، 2- ‏ گریه‏ عاطفى، 3- گریه پیوند با هدف و 4- گریه ذلّت و شکست) تقسیم کرده و با ذکر تعریف و مثال برای هر کدام، افزوده است: هرگز براى امام حسین علیه السلام چنین گریه‏ اى (گریه ذلّت و شکست) مکن که او از این گریه بیزار و متنفّر است؛ اگر گریه مى‏کنى، گریه شوق، عاطفه، و پیوند با هدف باشد. ولى البته مهم‏تر از سوگوارى، آشنایى با مکتب امام حسین علیه السلام و یاران او، و پیوستگى عملى به اهداف آن بزرگوار و پاک بودن و پاک زیستن و درست اندیشیدن و عمل کردن است.